حس شناسی و پیشینه بیولوژیکی محرک های موسیقی
به گزارش واحد ژنتیک پایگاه اطلاع رسانی علوم آزمایشگاهی ایران، تاثیر محرک های موسیقی در ژنوم انسان، عصر جدیدی از تحقیقات را می گشاید. اصطلاح سنسوژنومیک یا حس شناسی یک حوزه تخصصی بر پایه بررسی پاسخ ژنوم به محرک های حسی است. تأثیر موسیقی در انسان احساسات درونی را تحریک می کند، سیستم پاداش را تحریک می کند و بیش از آن، گوش دادن به موسیقی بر زیست شناسی عصبی ما تأثیر می گذارد. وجود آلات موسیقی بیش از 60000 سال پیش (که بیانگر تکامل بیولوژیکی اجدادی موسیقی و انسان است) و منحصر به فرد بودن علاقه ما به موسیقی از روزهای اولیه زندگی حاکی از وجود یک پس زمینه بیولوژیکی است (به احتمال زیاد با تنوع ژن و بیان ژن مرتبط است.) که توسط محرک های موسیقی تحریک می شود.
رشته روان فیزیولوژی نقش بیولوژیکی موسیقی و نقش درمانی آن را در بیماری ها و اختلالاتی مانند اختلال طیف اوتیسم، بیماری فراموشی، توانبخشی حرکتی، پارکینسون یا صرع مورد مطالعه قرار داده است. به طور کلی، محققان تاثیر موسیقی مرتبط با پایه های عصبی احساسات را به عنوان محرک تغییرات در ضربان قلب، تنفس، فشار خون، دمای پوست و هدایت، تنش عضلانی و پاسخ های بیوشیمیایی، تاثیر آن در کاهش استرس، بررسی کرده اند. یا در سیستم ایمنی بدن
معماری ژنتیکی زیربنای مهارت های مرتبط با موسیقی تا حد زیادی ناشناخته است، و همچنان حوزه ای است که هنوز در مراحل اولیه است. تنها چند مطالعه به تجزیه و تحلیل بیان ژن در مورد محرک های موسیقی (ترانسکریپتومیکس) و سایر زمینه های مرتبط (مانند اپی ژنومیک) اختصاص یافته است. ورود فن آوری های جدید ژنوتیپ و توالی یابی ژنومی فرصت های خوبی را برای بررسی بیشتر در این زمینه در اختیار ما قرار می دهد.
سوابق اخیر: موسیقی و بیان ژن
مطالعه تاثیر موسیقی در بیان ژن همچنان یک حوزه تحت تحقیق است. تنها چند مطالعه تأثیر موسیقی بر رونوشت را بررسی کرده اند. کندوری و همکاران تأثیرات گوش دادن به موسیقی بر رونوشت عمومی را پس از کنسرت موسیقی کلاسیک 20 دقیقه ای کنسرتو ویولن شماره 3 موتزارت به صورت G ماژور بررسی کرد. همان کنسرت آزمایشی برای مطالعه تأثیرات گوش دادن به موسیقی بر تنظیم ژن با توالی یابی microRNAهای مخاطبان انجام شد. در طرح آزمایشی مشابه دیگری با هدف مطالعه پاسخ رونویسی به اجرای موسیقی، کندوری و همکاران، پاسخ نوازندگان حرفه ای پس از پخش موسیقی را تجزیه و تحلیل کرد. این نویسندگان پاسخ های رونویسی را در نمونه های خون محیطی پس از اجرای کنسرت 2 ساعته و پس از یک جلسه کنترل «بدون موسیقی» بررسی کردند. این گروه همچنین عملکرد نوازندگان حرفه ای را با تمرکز ویژه بر چگونگی تأثیر موسیقی کلاسیک بر بیان microRNA آن ها پس از دو ساعت پخش موسیقی تجزیه و تحلیل کردند. همچنین بیان چند ژن مرتبط با پاسخ ایمنی را با استفاده از qRT-PCR تجزیه و تحلیل کردند، نتایج آنها نشان داد که ساخت موسیقی تفریحی توانایی تعدیل پاسخ های استرس انسانی را دارد. همه این یافته ها برای پیشبرد استفاده بالقوه از موسیقی به عنوان یک درمان جالب هستند. علیرغم محدودیت های این مطالعات پیشگام (با توجه به قدرت آماری و اعتبار اکولوژیکی آنها)، به نظر می رسد که پاسخ ژنتیکی به محرک های موسیقی یک زمینه تحقیقاتی امیدوارکننده باشد.
آینده نزدیک: سنسوژنومیکس
با ورود تکنیک های توالی یابی موازی و دوران نسبتاً جوان آن، باید تلاش بیشتری برای مطالعه بیوژنتیکی روش هایی که موسیقی می تواند بر بیان ژنوم ما تأثیر بگذارد، در رشته جدیدی به نام حس شناسی اختصاص دهیم. نگاهی گذشته نگر به ادبیات نشان می دهد که تکنیک های جدید به سختی در مطالعه مهارت های موسیقی مورد استفاده قرار گرفته اند. ظهور ژنتیک مولکولی نویدبخش زیادی برای این زمینه نسبتا ناشناخته است. ما ادعا می کنیم که مطالعات تجربی بیان ژن، تحت شرایط تجربی کنترل شده با قدرت آماری، ممکن است به درک نقش موسیقی در زیست شناسی انسان و شرایط مختلف پاتولوژیک کمک کند.