نقش سلول های بنیادی در درمان بیماری های کبدی
به گزارش واحد ژنتیک پایگاه اطلاع رسانی علوم آزمایشگاهی ایران، آسیب کبدی ناشی از مسمومیت می تواند منجر به شرایط شدید مختلفی مانند نارسایی حاد کبدی (ALF)، فیبروژنز و سیروز شود. در این میان، سیروز کبدی (LC) به عنوان عامل اصلی مرگ و میرهای مرتبط با کبد در سطح جهان شناخته شده است. عفونت توسط ویروس ها، داروها، اختلالات خودایمنی، سندرم انسداد سینوسی، بیماری های ژنتیکی، سوء مصرف مزمن الکل و چاقی از علل مهم LC هستند. اکثر بیماران در مرحله اول بیماری کبد هیچ علامتی نشان نمی دهند. در این موارد، LC پیشرفته، مسیر پاتولوژیک نهایی بیماری کبدی، در صورت عدم مراقبت ضروری رخ می دهد. در نهایت پیوند کبد آخرین درمان بیماری LC است.
این درمان به دلیل کمبود کبد اهداکننده، مشکلات پس از عمل، عوارض جانبی سرکوب سیستم ایمنی، و خدمات گران قیمت حاکمیتی سیستم سلامت دارای محدودیت هایی است. بنابراین، یافتن تکنیک های جدید بدون محدودیت با نتایج چشمگیر به فوریت مورد نیاز است. چندین عامل سلولی و مولکولی در پیشرفت ALF و سیروز نقش دارند. هپاتوسیت ها اغلب در بازسازی کبد نقش دارند. سلول های ستاره ای کبدی (HSCs) کلاژن و ماتریکس خارج سلولی دیگر (ECM) تولید می کنند. سلول های اندوتلیال سینوسی به عنوان عوامل دفاع و توسعه مویرگ ها حضور دارند، سلول های کوپفر فعال شدن HSCs را تحریک می کنند و سلول های کبدی را از بین می برند که به پیشرفت LC کمک می کنند. در مورد سیروز، عوامل مولکولی مانند سیتوکین ها واسطه مسیرهای پیام رسانی پیچیده ای هستند که اثرات ضد اکسیداتیو، ضد التهابی و ضد آپوپتوز دارند. MiRNA ها همچنین با تنظیم رونویسی و ترجمه چندین ژن نقش مهمی در سیروز دارند. کبد دارای ظرفیت تجدید ذاتی است. اما در بیمارانی که در مراحل پایانی بیماری کبدی قرار دارند، سلول های بنیادی محلی نمی توانند کل بافت آسیب دیده را بازسازی کنند. بنابراین، تجویز سلول های بنیادی مهندسی شده می تواند یک گزینه درمانی با عملکرد پیشرفته باشد.
با توجه به مطالعات اخیر، سلول های بنیادی به عنوان یک استراتژی جدید برای بهبود عملکرد کبد وعده داده شده است. معمولاً، دو مکانیسم برای سلول های بنیادی پیشنهاد می شود. اثر پاراکرین، که نسل جدید سلول های کبدی را افزایش می دهد. همچنین خواص درمانی بسیاری از انواع سلول های بنیادی در شرایط LC مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجایی که سلول های شبه هپاتوسیت (HLCs) به بازسازی سیروز کبد کمک می کنند، برخی از انواع سلول ها مانند سلول های بنیادی مزانشیمی (MSCs)، سلول های بنیادی خونساز (HSCs) و سلول های پیش ساز اندوتلیال (EPCs) که دارای پتانسیل تمایز به HLC ها، می تواند بیماری کبد را ترویج کند. از این رو، منابع مختلفی از سلول های بنیادی مزانشیمی به دلیل ویژگی های مفیدی که دارند، برای درمان سلول های بنیادی بیماری های کبدی پیشنهاد شده اند.
انواع دیگر سلول های بنیادی، مانند سلول های بنیادی پرتوان القایی و سلول های بنیادی جنینی (ESCs)، می توانند به HLC ها تمایز یابند. توانایی های بازسازی سلول های بنیادی، به دلیل آزادسازی فاکتورهای رشد، کموکاین ها، سیتوکین ها، microRNA ها و اگزوزوم ها، آنها را به یکی از بهترین انتخاب ها برای درمان مبتنی بر سلول تبدیل می کند. بنابراین، مهندسی ژن سلول های بنیادی یک استراتژی برای بهبود عملکرد طبیعی و پتانسیل درمانی آنها است. در آزمایش های پیش بالینی، انواع مختلف سلول های بنیادی اصلاح شده ژنتیکی، سلول های بنیادی پیش تیمار شده و درمان بدون سلول در سال گذشته مورد بررسی قرار گرفتند. مهندسی ژنتیک یک استراتژی موثر است که پتانسیل بازسازی سلول های بنیادی را با آزادسازی فاکتورهای رشد و سیتوکین ها افزایش می دهد. در این مطالعه، در درجه اول بر مهندسی ژنتیک سلول های بنیادی برای بهبود توانایی آنها در درمان عملکرد آسیب دیده کبد تمرکز می شود. همچنین توصیه بر تحقیقات بیشتر در مورد روش های درمانی دقیق را که شامل اصلاح ژن ایمن و پیگیری طولانی مدت بیماران برای افزایش اثربخشی و قابلیت اطمینان این استراتژی های درمانی است.