نقش میکروبیوتای پوست در بیماری های پوستی به ویژه سلولیت

به گزارش روابط پایگاه اطلاع رسانی علوم آزمایشگاهی ایران، سلولیت از شایع ترین عفونت هایی است که منجر به بستری شدن در بیمارستان می شود. این بیماری با اریتم، گرمی، ادم و حساسیت پوست و یا بافت های زیر جلدی مشخص می شود. بیشتر موارد توسط استرپتوکوک های بتا همولیتیک و استافیلوکوکوس اورئوس ایجاد می شود. با این حال، تشخیص میکروبیولوژیکی دشوار است. حتی با سخت گیرانه ترین استفاده از تکنیک های کشت سنتی، یک عامل بیماری زا تنها در نیمی از بیماران شناسایی می شود. علیرغم وجود همه جانبه آن، پاتوژنز سلولیت هنوز به درستی تعریف نشده است و مدیریت بالینی همچنان چالش برانگیز است.

میکروبیوتای پوست به عنوان یک بازیگر مهم در پاتوژنز بسیاری از بیماری های پوستی ظاهر شده است. درماتیت آتوپیک (Atopic dermatitis)، آکنه ولگاریس (acne vulgaris)، پسوریازیس (psoriasis) و زخم های مزمن در مقایسه با پوست سالم با عدم تعادل در ترکیب میکروبیوتای پوست مرتبط هستند. این احتمال وجود دارد که میکروبیوتای پوست نیز در پاتوژنز عفونت های پوستی نقش داشته باشد. چندین خط شواهد بر این فرضیه تأکید دارد. گونه های باکتریایی که در پوست طبیعی زندگی می کنند (به عنوان مثال، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس) می توانند پپتیدهای ضدمیکروبی را علیه سایر باکتری های بیماری زا تولید کنند و می توانند ایمنی های موضعی را تعدیل کنند. نشان داده شده است که وجود سایر باکتری های مشترک مانند گونه Corynebacterium با کلونیزاسیون استافیلوکوکوس اورئوس همبستگی معکوس دارد. در نهایت، مطالعه ای در بیماران سرپایی که با آبسه های پوستی حاد مراجعه می کردند، نشان داد که آنالیز سواب پوستی با واکنش زنجیره ای پلیمراز کیفی (PCR) می تواند استافیلوکوکوس اورئوس را به عنوان پاتوژن ایجادکننده، بدون نیاز به کشت چرک شناسایی کند. با این حال، دانش در مورد نقش میکروبیوتای پوست در بیماران مبتلا به سلولیت شدید بسیار محدود است.

از آگوست 2014 تا ژانویه 2016، ما بیماران بزرگسال مبتلا به سلولیت را که در 3 بیمارستان دانشگاهی و 7 بیمارستان آموزشی در هلند بستری شده بودند، بررسی کردیم. داده ها و نمونه ها به عنوان بخشی از مطالعه دوره درمان آنتی بیوتیکی برای سلولیت (DANCE) جمع آوری شد، یک کارآزمایی تصادفی و کنترل شده (RCT) که در آن بیماران بستری با سلولیت در بیمارستان به 6 یا 12 روز درمان با فلوکلوکساسیلین تقسیم شدند. اطلاعات پایه مطالعه DANCE در روش های تکمیلی ارائه شده است. برای مطالعه فرعی حاضر، ما به طور تصادفی یک زیرمجموعه از بیماران مبتلا به سلولیت را انتخاب کردیم که در هفته قبل از پذیرش هیچ آنتی بیوتیکی مصرف نکرده بودند.

نمونه کنترل شامل داوطلبان همسان با سن و جنس بود. مراجعه کنندگان به بخش فلبوتومی سرپایی بیمارستان ما در صورت داشتن معیارهای سن و جنس، مورد مراجعه و استخدام قرار گرفتند. آنها در 3 ماه قبل سلولیت، آبسه، درماتیت یا پسوریازیس نداشتند و در هفته قبل از نمونه گیری از آنتی بیوتیک استفاده نکرده بودند. آنها در 3 ماه قبل سلولیت، آبسه، درماتیت یا پسوریازیس نداشتند و در هفته قبل از نمونه گیری از آنتی بیوتیک استفاده نکرده بودند. این مطالعه توسط کمیته اخلاق پزشکی مرکز پزشکی دانشگاهی، آمستردام، هلند (شماره 2013_252) تایید شد. رضایت نامه کتبی آگاهانه از همه شرکت کنندگان به دست آمد. این مطالعه در ClinicalTrials.gov با شماره شناسه NCT02032654 ثبت شده است.

در عرض 24 ساعت پس از بستری در بیمارستان، 2 سواب (FLOQSwab مدل 552C، COPAN Italia، ایتالیا) آغشته به بافر transport (IS-Diagnostics، آمستردام، هلند) به مدت 10 ثانیه به طور محکم بر روی یک ناحیه 2×2 سانتی متری از پوست مالیده شد.

1 سواب از محلی که ضایعه بیمار به حداکثر شدت رسید و 1 سواب از محل مشابه در اندام طرف مقابل به عنوان شاهد برداشتیم. به روشی مشابه، 1 سواب از پایین ساق قدامی از هر یک از گروه کنترل همسان با سن و جنس به دست آمد.

سواب ها در دمای 4- درجه سانتی گراد نگهداری شدند و ظرف چند ساعت به 80- درجه سانتی گراد منتقل شدند.

نتیجه:

ما 58 بیمار بستری شده در بیمارستان را برای سلولیت و 19 فرد کنترل همسان با سن و جنس انتخاب کردیم. میانگین سنی بیماران 8/62 سال بود. دیابت از جمله مهمترین عوامل خطر سلولیت در 19 درصد بیماران بود. اکثر بیماران سلولیت پا داشتند (49، 84%)، در حالی که 9 نفر (16%) سلولیت بازو داشتند.

برای به دست آوردن یک نمای کلی از میکروبیوتای پوستی در محل ضایعه در بیماران بستری شده برای سلولیت، ابتدا ترکیب میکروبیوتا را در سطح شاخه بررسی کردیم. در افراد سالم، اکتینوباکتری ها (52%) غالب ترین گروه میکروبی پوست هستند و پس از آن Firmicutes (24%) و پروتئوباکتری ها (17%) قرار دارند. در بیماران مبتلا به سلولیت، ما در درجه اول غلبه Firmicutes را پیدا کردیم. و در حالی که اکتینوباکتری ها بر روی پوست برخی از بیماران بسیار فراوان بود، برخی دیگر به سختی چنین باکتریایی داشتند.در سطح جنس، استافیلوکوک و/یا استرپتوکوک بیشترین فراوانی نسبی را در اکثر بیماران داشتند. قابل توجه است که نمونه های بازو را نمی توان از نمونه های پا در بیماران ما تشخیص داد.

بعد، ما به فراوانی گونه ها نگاه کردیم. ما تنوع زیادی را در فراوانی کل باکتری در تمام نمونه ها مشاهده کردیم، بدون هیچ علامت واضحی که مرتبط با حضور سلولیت باشد. بیشتر گونه های باکتریایی به فراوانی نسبی بالایی نرسیدند، به این معنی که در هیچ نمونه ای به تعداد زیاد وجود نداشتند. با این حال، جالب توجه است، هم در بین پاتوژن های بالقوه، مانند استرپتوکوکوس آگالاکتیه و استرپتوکوکوس دیس گالاکتیه، و در میان برخی از عوامل مشترک مانند استرپتوکوک اپیدرمیدیس، فراوانی نسبی بالا تقریباً به طور انحصاری در نمونه های بیماران دیده می شود. در مجموع، تنوع بین فردی زیادی در ترکیب میکروبیوتای پوست در تمام بیماران بستری با سلولیت مشاهده شد.

در مرحله بعد، ما ترکیب میکروبیوتای ضایعه سلولیت را با محل های غیر مبتلا در اندام طرف مقابل همان بیمار مقایسه کردیم. در اکثر بیماران، همپوشانی بزرگی در ترکیب میکروبیوتای ضایعه سلولیت و اندام سالم طرف مقابل مشاهده شد. هنگامی که ترکیب میکروبی ضایعات سلولیت بین بیماران مقایسه شد، هیچ ارتباطی مشاهده نشد، که مخالف وجود یک میکروبیوتای سلولیت خاص است. علاوه بر این، به عنوان یک گروه، ترکیب میکروبی سلولیت را نمی توان از میکروبیوتای پوست افراد کنترل تشخیص داد.

تجزیه و تحلیل مکاتبات متعارف عمیق نشان داد که ویژگی های جمع آوری شده بیمار (به عنوان مثال، جنسیت، دیابت، بهبود در عرض 5 روز) تنها می تواند 29 درصد از تغییراتی را که بین ضایعات سلولیت، مکان های آسیب دیده طرف مقابل، و افراد کنترل پیدا شد، تشکیل دهد.

به منظور بررسی اینکه آیا تجزیه و تحلیل میکروبیوتای پوست می تواند عامل ایجاد کننده را شناسایی کند یا خیر، در مرحله بعدی کشت های استاندارد را با آنالیز میکروبیوتا مقایسه کردیم. کشت خون و زخم به ترتیب در 46 (79%) و 14 (24%) بیمار انجام شد. عوامل ایجاد کننده احتمالی در 14 بیمار (24%) کشت داده شد. از 13 بیمار با کشت زخم مثبت، 7 بیمار ارتباط بین نتایج کشت و تجزیه و تحلیل میکروبیوتای پوست را نشان دادند. به عنوان مثال، استرپتوکوکوس پیوژنز در کشت زخم بیمار شماره 58 رشد کرد و همچنین مشخص شد که گونه غالب در تجزیه و تحلیل میکروبیوتا است. با این حال، 2 بیمار ارتباط ثابت کمتری بین 2 روش نشان دادند، مانند بیمار شماره 52. در این مورد، کشت زخم برای هر دو استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوکوس پیوژنز مثبت بود. هر دو باکتری نیز در تجزیه و تحلیل میکروبیوتا یافت شدند، اما فقط در فراوانی نسبتا کم.

4 بیمار دیگر کاملاً فاقد هرگونه مطابقت بین نتایج کشت و تجزیه و تحلیل میکروبیوتا بودند. برای مثال، سواب زخم بیمار شماره 54، پروتئوس میرابیلیس را ایجاد کرد که یک علت نادر سلولیت است، اما باکتری های غالب شناسایی شده با IS-pro عبارتند از: لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، استافیلوکوکوس دیسگالاکتیه و هموفیلوس آنفولانزا.

مقایسه بین نتایج کشت خون و تجزیه و تحلیل میکروبیوتای پوست نیز نتوانست همپوشانی ثابتی را بین گونه های شناسایی شده نشان دهد. در مجموع، ما نتوانستیم هیچ ارتباط ثابتی بین نتایج کشت و میکروبیوتای پوست در بیماران بستری شده به دلیل سلولیت نشان دهیم.