شناسایی علت جدید موزائیسم مغز و صرع کانونی

به گزارش واحد ژنتیک پایگاه اطلاع رسانی علوم آزمایشگاهی ایران، در بیشتر افراد، هر سلول بدن آنها حاوی اطلاعات ژنتیکی یکسانی است. با این حال، گاهی اوقات افراد ممکن است دو یا چند مجموعه از سلول های ژنتیکی متفاوت داشته باشند. این معمولا در طول رشد جنین اتفاق می افتد و به عنوان موزاییسم شناخته می شود. گاهی اوقات یکی از آن دسته از سلول ها دارای تغییرات ژنتیکی است که می تواند باعث بیماری یا اختلال شود. متخصصان مغز و اعصاب، جراحان مغز و اعصاب و متخصصان ژنومیک با هم کار کرده اند تا موزاییسم را در بافت های مغزی برداشته شده در طی جراحی صرع آزمایش کنند. تحقیقات نشان داده است که موزائیسم در مغز نقش مهمی در بروز صرع دارد. حدود یک نفر از هر 26 نفر در مقطعی از زندگی خود به صرع مبتلا می شود. علل فوق العاده متنوع است و در بیش از نیمی از افراد مبتلا به صرع یک ​​راز است.

حدود یک سوم از کودکان مبتلا به صرع تشنج های مقاوم به دارو دارند که به شدت بر کیفیت زندگی، ایمنی و نتایج رشد آنها تأثیر می گذارد. محققان یک تجزیه و تحلیل ژنتیکی از بافت مغز، خون و سلول های باکال (اپیتلیال) انجام دادند. نمونه بافت از شش بیمار 2 ماهه تا 7 ماهه بود که تحت عمل جراحی صرع قرار گرفتند. نمونه های مغزی نشان دادند که برخی از سلول های بافت مغز (از جمله آستروسیت ها) دارای نسخه های اضافی کروموزوم 1q در مقایسه با بافت طبیعی هستند. سلول های خون و باکال هیچ سلولی با کپی اضافی نداشتند. قابل توجه، آستروسیت های حامل 1q اضافی، نشانه های بیان ژن متمایز و تفاوت های هیستوپاتولوژیک مانند ادخال های هیالین را نشان دادند. این شواهد از ارتباط افزایش کروموزوم 1q با آستروسیتی در صرع حمایت می کند. به گفته دکتر بدروسیان، که همچنین استادیار اطفال است، از نقطه نظر عملی، در موارد جراحی مغز و اعصاب صرع کانونی که علائم هیستوپاتولوژیک خاصی را مشاهده می کنیم، یعنی انکلوژن های آستروسیتی هیالین، می توانیم به علت ژنتیکی زمینه ای مشکوک شویم که افزایش کروموزوم 1q باشد. اما این علت شناسی تنها یافته در این مطالعه نبود.

دکتر بدروسیان می افزاید که یافته شگفت انگیز این بود که تغییر ژنتیکی (افزایش کروموزوم 1q) در برخی از بیماران به ارث رسیده بود، حتی اگر فقط در یک الگوی موزاییک در بافت مغز یافت شود. این یافته یک مشاهده بی نظیر بود که ما را در مسیری برای کشف مکانیسم جدیدی برای موزائیسم مغز هدایت کرد. تجزیه و تحلیل نشان داد که در پنج بیمار از شش بیمار، نسخه های کروموزوم اضافی از مادر گرفته شده اند، یعنی در نتیجه خطا در تقسیمات میوزی که تخمک را تشکیل می دهند، وجود داشته اند. تجزیه و تحلیل نشان می دهد که این خطا توسط مکانیسم های ترمیم سلولی در طول رشد جنینی یا جنینی در اکثر بافت ها (خون و باکال) نه در همه سلول های مغز.

دکتر میلر می گوید که ما توانستیم خون مادران را به صورت ژنتیکی تجزیه و تحلیل کنیم و سپس تأیید کنیم که ماده کروموزومی اضافی واقعاً به ارث رسیده است، که نشان دهنده یک پدیده ژنتیکی پیچیده است که منجر به موزائیسم سوماتیک شده است. به طور معمول، انتظار می رود که موزاییکیسم نتیجه تغییرات در ماده ژنتیکی در طول رشد جنین باشد. با این حال، این داده ها مکانیسم جایگزینی از موزائیسم کروموزومی مغز را نشان می دهند - جایی که افزایش تعداد کپی ها در نتیجه یک خطای میوز به ارث رسیده است. در طول رشد جنین، این افزایش تعداد کپی در دودمان سلولی دیگر تصحیح شد و باعث شد که تعداد کپی در سلول های خون و باکال غیرقابل تشخیص باشد. این کار به دو دلیل فوق العاده هیجان انگیز است. اول، یک علت اخیرا شناسایی شده را به یک یافته آسیب شناسی مرتبط می کند و درک ما را از اینکه چگونه افزایش 1q باعث تشنج های بی امان می شود را بیشتر می کند. اکنون، ما باید در نحوه نگاه کردن به علل ژنتیکی صرع تجدید نظر کنیم. تشخیص منشأ میوز برای موزاییسم برای مشاوره ژنتیکی و خطر عود نیز مهم است. اگر افزایش کروموزوم در بافت های اضافی باشد، بیماران ممکن است با افزایش خطر ابتلا به سرطان روبرو شوند. علاوه بر این، بارداری آینده مادر نیز ممکن است تحت تاثیر قرار گیرد.